ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سعدالله زارعی، کارشناس مسائل منطقه در گفتوگو با «ایران»:
چشماندازی برای صهیونیستها وجود ندارد
گروه سیاسی/ انتشار خبر انعقاد قرارداد امنیتی میان امارات متحده عربی و رژیم صهیونیستی، دو روز پس از دومین سفر «نفتالی بنت»، نخست وزیر رژیم صهیونیستی به ابوظبی در حالی بار دیگر با هشدار فرمانده نیروی دریایی ایران روبهرو شد که وقوف بر واقعیت قدرت انکارناشدنی منطقهای جمهوری اسلامی ایران سبب شده بسیاری از کشورهای عربی که پیشتر با هدف برطرف کردن نگرانیهای امنیتی خود تا سر حد سازش با رژیم صهیونیستی پیش رفته بودند، چارهای جز اعتنا به ایده گفتوگوی منطقهای ایران نداشته باشند. با وجود این، امریکا نیز که در حال اجرای راهبرد خروج تدریجی نیروهای نظامی خود از منطقه است، میکوشد در فرایند عادیسازی روابط متحدان عربی خود با رژیم صهیونیستی نقشآفرینی کند. این تحولات در گفتوگوی کوتاه «ایران» با سعدالله زارعی، کارشناس مسائل منطقه به بحث گذاشته شد که از نظر میگذرد؛
مذاکرات ایران و عربستان با هدف کاهش اختلافات دوجانبه در حالی به جریان افتاده است که به نظر میرسد روند این گفتوگوها بیارتباط با تحولات پرشتاب جاری در منطقه نیست، آن هم در شرایطی که رژیم صهیونیستی به نوعی روند عادیسازی رابطه با برخی کشورهای عربی را به جریان انداخته است. ارزیابی شما از فرایند گفتوگوهای تهران و ریاض در بطن تحولات جاری چیست؟
مذاکرات ایران و عربستان امری بود که به دلیل الزامات همسایگی باید رخ میداد. ایران و عربستان دو کشور همسایه و دو بازیگر نسبتاً بزرگتر منطقه غرب آسیا با موضوعات مشترک بسیاری روبه رو هستند که مناسبات دوجانبه طرفین را در حوزههای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، نظامی، امنیتی و مسائل اوراسیایی به هم گره میزند. بنابراین انجام این گفتوگو به عنوان یک ضرورت مطرح بود. این در حالی بود که سعودیها حمله به سفارت این کشور در تهران را بهانهای برای قطع رابطه قرار دادند، اما حالا به موازات الزاماتی که در نتیجه تحولات منطقه به وجود آمده، خجولانه انجام مذاکره با ایران را پذیرفتهاند. اما در حین مذاکرات هم بیش از آنکه دو طرف درباره موضوعات مورد علاقه گفتوگو داشته باشند، بر موضوعات یکطرفه مربوط به خود تأکید کردهاند. از این رو آنها به طور مرتب بحث یمن را پیش میکشند در حالی که یمن کشور مستقلی است و اگر سعودیها میخواهند درباره یمن مذاکره کنند، باید با خود یمنیها وارد مذاکره شوند. با وجود این، عربستان در آخرین دور مذاکره با ایران پذیرفت که درباره بازگشایی سفارتخانهها مذاکره کند و مباحث به سمت موضوعات سیاسی که مستقیماً بین دو کشور وجود دارد، حرکت کند، این امر میتواند نشانهای از گشایش برای کاهش اختلافات دوجانبه باشد.
خروج تدریجی امریکا از منطقه به عنوان یک متغیر، تا چه اندازه بر انجام گفتوگوی میان ایران و عربستان اثرگذار بوده است؟
تصمیم امریکا به کاهش حمایت از کشورهای وابسته به خود در خاورمیانه یک اتفاق انتخاب شده و برنامهریزی شده از سوی امریکاییها نیست بلکه یک الزام و اجبار است که مقامهای این کشور با آن مواجه شدهاند؛ به عنوان مثال وقتی که رژیم وابسته به آنها در ایران سقوط کرد، طبیعتاً روابط امریکا و ایران تحت تأثیر قرار گرفت بنابراین اگر کاهش حضوری هم از سوی امریکا در منطقه پیش بیاید، این کاهش ناشی از شرایط منطقه است نه یک وضعیت انتخابی از سوی امریکاییها. همین رویداد به عنوان یک عامل جنبی بر فراهم شدن مقدمات مذاکرات تهران و ریاض نقش داشته است.
امریکا به موازات این خروج اجباری به طور پیدا و پنهان در حمایت از عادیسازی رابطه متحد راهبردی خود یعنی رژیم صهیونیستی با شماری از کشورهای عربی نقشآفرینی میکند. چنانکه نشانههای این عادیسازی در رابطه رو به پیشرفت تلآویو و ابوظبی دیده میشود. اثر این تلاشها بر تحولات پیرامونی جمهوری اسلامی چیست؟
رژیم صهیونیستی اهداف سوئی دارد که این اهداف مخفی هم نیست؛ چنانکه سیاست مشهور خود را مبنی بر تصرف از نیل تا فرات، اعلام کرده و این در ادبیات اسرائیلیها نیز به چشم میخورد. لذا تردد مقامهای صهیونیستی در منطقه خاورمیانه قطعاً برای همه کشورها از جمله برای ایران یک خطر و تهدید جدی به شمار میآید. اما این تصور که در عالم واقع، ما شاهد یک وضعیت ویژه بین اعراب و اسرائیل باشیم، خیلی خوشبینانه است. مقامهای صهیونیستی مایل هستند با کشورهای عربی روابط عادی داشته باشند، اما آیا واقعاً چنین رابطهای با توجه به نگاه اعراب نسبت به اسرائیل میتواند عمق پیدا کند؟ آیا روابط مصر و اسرائیل بعد از گذشت 44 سال توانسته یک وضعیت عادی را شکل دهد؟ آیا الان رابطه اقتصادی بین تلآویو و قاهره وجود دارد؟ مسلماً وجود ندارد. آیا یک رابطه صنعتی حتی مطابق با آنچه که در کمپ دیوید درباره محیط زیست میان رژیم صهیونیستی و مصر شکل گرفته، به شکلگیری یک رژیم حقوقی مشترک بین دو طرف منجر شده است؟ پاسخ آن منفی است. بنابراین درست است که رژیم صهیونیستی به عنوان یک تهدید مطرح است و ما هم باید با این تهدید مقابله کنیم اما چشماندازی مبنی بر اینکه این تهدید که اسرائیلیها بتوانند در این منطقه جاگیر شوند، دیده نمیشود و چنین اتفاقی رخ نخواهد داد. از سوی دیگر نه جمهوری اسلامی و نه ملتهای عربی هم اجازه نخواهند داد حضور اسرائیلیها در این منطقه عمق پیدا کند.
در چنین فضایی ایده دعوت به همکاری درون منطقهای که از سوی جمهوری اسلامی ایران مطرح شده تا چه اندازه امکان عمل دارد؟ به هر حال تعارض منافع میان بازیگران بزرگ منطقه همچون ایران، عربستان و ترکیه و همچنین رقابت منافع این کشورها در تحولات میدانی مسبوق به سابقه است.
برای پاسخ به این سؤال باید وضعیت طبیعی منطقه را مورد ملاحظه قرار دهیم؛ ایران 15 همسایه دارد که 6 همسایه در جنوب ایران هستند. کشورهای عربی شورای همکاری خلیج فارس، عراق، ترکیه، ارمنستان، جمهوری آذربایجان، روسیه، ترکمنستان، قزاقستان، افغانستان و پاکستان مجموعاً کشورهای همسایه ایران هستند. جمعیت این کشورها بیش از 600 میلیون نفر است و مساحت این کشورها هم بخش بزرگی از مساحت جهان را شامل میشود و انواعی از نیازها، امکانات و استعدادها را در خود جای داده است.
برای درک موقعیت ایران در منطقه باید نگاهی به روابط کشورمان با 15 کشور همسایه در دورهای داشته باشیم که بشدت تحت تحریمهای امریکا قرار داشت. ما در طول دهه گذشته جز درخصوص رابطه ایران با عربستان و بحرین، شاهد هیچ نوع بحرانی در روابط بقیه همسایگان یعنی 13 همسایه دیگر با ایران نبودیم. در حالی که هر کدام از کشورهای دیگر منطقه از نظر روابط منطقهای وضعیت ضعیفتری از ایران داشتهاند؛ مثلاً ترکیه همین الان در محیط منطقهای خودش حداقل با 4 کشور از جمله ترکیه، سوریه، یونان و قبرس در وضعیت قطع رابطه است. همچنین رابطهاش با ارمنستان در وضعیت بسیار ضعیفی قرار دارد و رابطه ترکیه با همسایه شمالی خودش هم تقریباً در یک وضعیت مشابهی قرار دارد.
همچنین روابط عربستان با برخی کشورها در محیط پیرامونی از جمله با یمن در وضعیت قطع رابطه است؛ لذا ارتباطات منطقهای ایران با وجود تحریمها، فشارها و دشمنیهایی که وجود دارد، روابط متعادلی است و همین امر زمینه خوبی برای پیگیری مسائل مربوط به خود را فراهم میکند. بخصوص که ایران در قلب منطقه خاورمیانه قرار دارد؛ یعنی همین کشورهایی که به عنوان کشورهای مهم غرب آسیا اسم برده شد، مجموعاً قلبی به نام ایران دارند و این یک موقعیت ژئوپلیتیک بسیار خوب در اختیار ما قرار میدهد. دولت گذشته خیلی به حل مسائل با همسایهها اعتقادی نداشت و عمدتاً نگاهش به اروپا بود، اما حالا این نگاه تغییر کرده و مناسبات با کشورهای منطقه در کانون سیاست خارجی دولت سیزدهم قرار گرفته است، بنابراین با توجه به این تحولات و گرایشهای سیاسی ایران، دولت میتواند در طول دوره خود مناسبات مستحکمی را با کشورهای همسایه با رویکرد حل کلیدی و طولانیمدت مسائل ایران و تأمین منافعش دنبال کند.
مذاکرات ایران و عربستان با هدف کاهش اختلافات دوجانبه در حالی به جریان افتاده است که به نظر میرسد روند این گفتوگوها بیارتباط با تحولات پرشتاب جاری در منطقه نیست، آن هم در شرایطی که رژیم صهیونیستی به نوعی روند عادیسازی رابطه با برخی کشورهای عربی را به جریان انداخته است. ارزیابی شما از فرایند گفتوگوهای تهران و ریاض در بطن تحولات جاری چیست؟
مذاکرات ایران و عربستان امری بود که به دلیل الزامات همسایگی باید رخ میداد. ایران و عربستان دو کشور همسایه و دو بازیگر نسبتاً بزرگتر منطقه غرب آسیا با موضوعات مشترک بسیاری روبه رو هستند که مناسبات دوجانبه طرفین را در حوزههای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، نظامی، امنیتی و مسائل اوراسیایی به هم گره میزند. بنابراین انجام این گفتوگو به عنوان یک ضرورت مطرح بود. این در حالی بود که سعودیها حمله به سفارت این کشور در تهران را بهانهای برای قطع رابطه قرار دادند، اما حالا به موازات الزاماتی که در نتیجه تحولات منطقه به وجود آمده، خجولانه انجام مذاکره با ایران را پذیرفتهاند. اما در حین مذاکرات هم بیش از آنکه دو طرف درباره موضوعات مورد علاقه گفتوگو داشته باشند، بر موضوعات یکطرفه مربوط به خود تأکید کردهاند. از این رو آنها به طور مرتب بحث یمن را پیش میکشند در حالی که یمن کشور مستقلی است و اگر سعودیها میخواهند درباره یمن مذاکره کنند، باید با خود یمنیها وارد مذاکره شوند. با وجود این، عربستان در آخرین دور مذاکره با ایران پذیرفت که درباره بازگشایی سفارتخانهها مذاکره کند و مباحث به سمت موضوعات سیاسی که مستقیماً بین دو کشور وجود دارد، حرکت کند، این امر میتواند نشانهای از گشایش برای کاهش اختلافات دوجانبه باشد.
خروج تدریجی امریکا از منطقه به عنوان یک متغیر، تا چه اندازه بر انجام گفتوگوی میان ایران و عربستان اثرگذار بوده است؟
تصمیم امریکا به کاهش حمایت از کشورهای وابسته به خود در خاورمیانه یک اتفاق انتخاب شده و برنامهریزی شده از سوی امریکاییها نیست بلکه یک الزام و اجبار است که مقامهای این کشور با آن مواجه شدهاند؛ به عنوان مثال وقتی که رژیم وابسته به آنها در ایران سقوط کرد، طبیعتاً روابط امریکا و ایران تحت تأثیر قرار گرفت بنابراین اگر کاهش حضوری هم از سوی امریکا در منطقه پیش بیاید، این کاهش ناشی از شرایط منطقه است نه یک وضعیت انتخابی از سوی امریکاییها. همین رویداد به عنوان یک عامل جنبی بر فراهم شدن مقدمات مذاکرات تهران و ریاض نقش داشته است.
امریکا به موازات این خروج اجباری به طور پیدا و پنهان در حمایت از عادیسازی رابطه متحد راهبردی خود یعنی رژیم صهیونیستی با شماری از کشورهای عربی نقشآفرینی میکند. چنانکه نشانههای این عادیسازی در رابطه رو به پیشرفت تلآویو و ابوظبی دیده میشود. اثر این تلاشها بر تحولات پیرامونی جمهوری اسلامی چیست؟
رژیم صهیونیستی اهداف سوئی دارد که این اهداف مخفی هم نیست؛ چنانکه سیاست مشهور خود را مبنی بر تصرف از نیل تا فرات، اعلام کرده و این در ادبیات اسرائیلیها نیز به چشم میخورد. لذا تردد مقامهای صهیونیستی در منطقه خاورمیانه قطعاً برای همه کشورها از جمله برای ایران یک خطر و تهدید جدی به شمار میآید. اما این تصور که در عالم واقع، ما شاهد یک وضعیت ویژه بین اعراب و اسرائیل باشیم، خیلی خوشبینانه است. مقامهای صهیونیستی مایل هستند با کشورهای عربی روابط عادی داشته باشند، اما آیا واقعاً چنین رابطهای با توجه به نگاه اعراب نسبت به اسرائیل میتواند عمق پیدا کند؟ آیا روابط مصر و اسرائیل بعد از گذشت 44 سال توانسته یک وضعیت عادی را شکل دهد؟ آیا الان رابطه اقتصادی بین تلآویو و قاهره وجود دارد؟ مسلماً وجود ندارد. آیا یک رابطه صنعتی حتی مطابق با آنچه که در کمپ دیوید درباره محیط زیست میان رژیم صهیونیستی و مصر شکل گرفته، به شکلگیری یک رژیم حقوقی مشترک بین دو طرف منجر شده است؟ پاسخ آن منفی است. بنابراین درست است که رژیم صهیونیستی به عنوان یک تهدید مطرح است و ما هم باید با این تهدید مقابله کنیم اما چشماندازی مبنی بر اینکه این تهدید که اسرائیلیها بتوانند در این منطقه جاگیر شوند، دیده نمیشود و چنین اتفاقی رخ نخواهد داد. از سوی دیگر نه جمهوری اسلامی و نه ملتهای عربی هم اجازه نخواهند داد حضور اسرائیلیها در این منطقه عمق پیدا کند.
در چنین فضایی ایده دعوت به همکاری درون منطقهای که از سوی جمهوری اسلامی ایران مطرح شده تا چه اندازه امکان عمل دارد؟ به هر حال تعارض منافع میان بازیگران بزرگ منطقه همچون ایران، عربستان و ترکیه و همچنین رقابت منافع این کشورها در تحولات میدانی مسبوق به سابقه است.
برای پاسخ به این سؤال باید وضعیت طبیعی منطقه را مورد ملاحظه قرار دهیم؛ ایران 15 همسایه دارد که 6 همسایه در جنوب ایران هستند. کشورهای عربی شورای همکاری خلیج فارس، عراق، ترکیه، ارمنستان، جمهوری آذربایجان، روسیه، ترکمنستان، قزاقستان، افغانستان و پاکستان مجموعاً کشورهای همسایه ایران هستند. جمعیت این کشورها بیش از 600 میلیون نفر است و مساحت این کشورها هم بخش بزرگی از مساحت جهان را شامل میشود و انواعی از نیازها، امکانات و استعدادها را در خود جای داده است.
برای درک موقعیت ایران در منطقه باید نگاهی به روابط کشورمان با 15 کشور همسایه در دورهای داشته باشیم که بشدت تحت تحریمهای امریکا قرار داشت. ما در طول دهه گذشته جز درخصوص رابطه ایران با عربستان و بحرین، شاهد هیچ نوع بحرانی در روابط بقیه همسایگان یعنی 13 همسایه دیگر با ایران نبودیم. در حالی که هر کدام از کشورهای دیگر منطقه از نظر روابط منطقهای وضعیت ضعیفتری از ایران داشتهاند؛ مثلاً ترکیه همین الان در محیط منطقهای خودش حداقل با 4 کشور از جمله ترکیه، سوریه، یونان و قبرس در وضعیت قطع رابطه است. همچنین رابطهاش با ارمنستان در وضعیت بسیار ضعیفی قرار دارد و رابطه ترکیه با همسایه شمالی خودش هم تقریباً در یک وضعیت مشابهی قرار دارد.
همچنین روابط عربستان با برخی کشورها در محیط پیرامونی از جمله با یمن در وضعیت قطع رابطه است؛ لذا ارتباطات منطقهای ایران با وجود تحریمها، فشارها و دشمنیهایی که وجود دارد، روابط متعادلی است و همین امر زمینه خوبی برای پیگیری مسائل مربوط به خود را فراهم میکند. بخصوص که ایران در قلب منطقه خاورمیانه قرار دارد؛ یعنی همین کشورهایی که به عنوان کشورهای مهم غرب آسیا اسم برده شد، مجموعاً قلبی به نام ایران دارند و این یک موقعیت ژئوپلیتیک بسیار خوب در اختیار ما قرار میدهد. دولت گذشته خیلی به حل مسائل با همسایهها اعتقادی نداشت و عمدتاً نگاهش به اروپا بود، اما حالا این نگاه تغییر کرده و مناسبات با کشورهای منطقه در کانون سیاست خارجی دولت سیزدهم قرار گرفته است، بنابراین با توجه به این تحولات و گرایشهای سیاسی ایران، دولت میتواند در طول دوره خود مناسبات مستحکمی را با کشورهای همسایه با رویکرد حل کلیدی و طولانیمدت مسائل ایران و تأمین منافعش دنبال کند.
«ایران» از مواضع غیرحرفهای رافائل گروسی گزارش میدهد
پای درازتر از گلیم دبیرکل
گروه سیاسی/ بیاعتبار کردن یک نهاد فنی و بین المللی کاری بود که میتوان مدعی شد در سالهای پس از مرگ یوکیا آمانو بهسرعت توسط رافائل گروسی پیگیری شده است. تأیید این مدعا را میتوان در سال 1397 دید. سالهایی که رژیم صهیونیستی مدعی شد به اسنادی دست یافته که نشان میدهد ایران نزدیک به دو دهه قبل فعالیتهای هستهای داشته که به آژانس اعلام نکرده است! «نمایش تورقوزآباد» البته باعث نشد در همان زمان آژانس با این پروژه سیاسی صهیونیستها همراهی کند و پرونده معروف به مطالعات ادعایی را که قبلاً بسته شده دوباره باز کند. آمانو، دبیرکل وقت آژانس بینالمللی انرژی اتمی در پاسخ به ادعای نخستوزیر رژیم صهیونیستی برای بازرسی از آنچه که نتانیاهو تأسیسات هستهای مخفی تازه ایران خوانده بود، اعلام کرد اطلاعات ارائه شده را نمیپذیرد و هر نتیجهگیری باید بر پایه نظرات مستقل کارشناسان خود آژانس باشد. مهرماه سال 1397 یوکیو آمانو در واکنش به ادعای نتانیاهو برای بازرسیهای بیشتر از اماکن مخفی ایران، از استقلال رأی آژانس به عنوان یکی از اولویتهای خود یاد کرد. وی در بیانیهای تأکید کرد: «فعالیتهای راستیآزمایی آژانس در ایران بر اساس توافق پادمانهای جامع با ایران و پروتکل الحاقی که ایران بهطور موقت آن را اجرا میکند، انجام میشود.» بنیامین نتانیاهو همواره با ارائه اسناد جعلی از فعالیتهای هستهای ایران، آژانس اتمی را تحت فشار قرار میداد تا بازرسیها از ایران را تشدید کند، اما اظهارات آمانو بیاعتنایی به ادعاهای نتانیاهو را نشان میداد.
چهار ماه بعد از تیر 1398 که خبر مرگ آمانو منتشر شد آژانس که اکنون گروسی به صندلی مدیر کلی آن تکیه زده رویهای جدید، سیاسی و ضدایرانی را پی گرفت و در گزارش فصلی خود به شورای حکام، ادعاهای صهیونیستها را تکرار کرد. این رویکرد مخرب از همان زمان تاکنون ادامه داشته و حتی همکاریهای مبتنی بر حسن نیت ایران نیز باعث نشد تا آژانس از تکرار ادعاهای خود و همچنین طراحیهای سیاسی و غیرسازنده علیه کشورمان دست بردارد.
مداخله گروسی در موضوعات بیارتباط
حرکت گروسی در این مسیر تاکنون منجر به دو قطعنامه شورای حکام در سالهای 1399 و 1401 شده است. این اتفاقات البته نتوانسته منجر به تحقق اهداف سناریوی ضدایرانی آژانس علیه کشورمان شود. اقدام متقابل و هوشمندانه ایران در روزهای اخیر و از دسترس خارج کردن دوربینهای فراپادمانی این پیام را صادر کرد که ایران زبان زور طرفهای مقابل را تحمل نخواهد کرد. پس از کاهش تعهدات داوطلبانه ایران، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در گفتوگو با شبکه خبری سی ان ان مدعی شد: برداشتن ۲۷ دوربین و سامانههای نظارتی از تأسیسات هستهای ایران نگرانکننده است.
او همچنین در ادامه پا از گلیم خود فراتر گذاشت و مدعی شد: «تنها راهی که ایران بتواند جلب اعتماد کند و اقتصاد خود را به جلو ببرد، اجازه به بازرسان آژانس (انرژی اتمی) است تا آنها بتوانند به فعالیتشان بپردازند.» وی به عنوان مدیر کل یک نهاد فنی در حالی به مسائل غیر مرتبط با مسئولیت خود ورود کرده است که چند روز قبل از قطعنامه شورای حکام نیز به سرزمینهای اشغالی سفر کرده و با مقامات صهیونیست درخصوص پرونده هستهای ایران گفتوگو کرده بود. این اقدامات و صحبتها بیش از پیش نشاندهنده سیاسیکاری گروسی و نقشآفرینی منفی آژانس برای کسب امتیازات فرابرجامی در جریان مذاکرات وین است.
واکنش ایران به آژانس
این سخنان مدیرکل آژانس باعث شد تا وزارت خارجه به آن واکنش نشان دهد. سخنگوی وزارت خارجه کشورمان ابتدا با اشاره به سفر گروسی به رژیم صهیونیستی گفت: «جای تأسف است مدیرکل آژانس به عنوان کارگزار آژانس این ساختار را در اختیار چنین رژیم قانونگریزی قرار دهد. یعنی توسط کارگزار، ساختار را به سخره گرفته و آن را به چالش کشیده است. این یعنی دستاوردهای نظام بینالملل در حوزه پادمانی توسط خود مدیرکل بیاعتبار شده است. فکر میکنم پیام این سفر مثل هر اقدام غیردپیلماتیک دیگر روشن است. مدیرکل باید نگران بیطرفی و استقلال باشد. طبق بند F ماده هفت اساسنامه آژانس وظیفه قطعی در این زمینه داشته و در زمان غلط و جای غلط افراد غلط را ملاقات کرده است. مطمئنم به اعتبار آژانس در چشم همه ضربه بدی زده است و پاسخ ما داده شده و امیدواریم ایشان تصحیح رویه کند.» وی همچنین در ادامه درخصوص اظهارات اخیر گروسی در خصوص اقتصاد ایران گفت: «مشکل ما با برخی از اظهارات ایشان این است که ایشان فراتر از وظایف خودش اظهاراتی را میکند و دیروز در مصاحبه با یکی از رسانههای امریکایی مطالبی را درباره مسائل داخلی و اقتصاد ایران مطرح کرد که به نظرم تصور ایشان از جایگاه خودش غلط است. مدیرکل آژانس را دعوت میکنم که به مسائل فنی و وظایفش توجه کند. اگر گزارش شتابزده و اظهارات سیاسی ایشان نبود، شاید الان جایگاه آژانس در راستیآزمایی بهتر بود.» این سخنان نشان میدهد ایران نیز رویهای جدید در قبال رویکرد غیرسازنده آژانس اتخاذ کرده است تا کشورهای غربی بدانند تنها با زبان احترام و دیپلماسی میتوانند با ایران تعامل داشته باشند.
سخنگوی وزارت خارجه ایران درباره توقف فعالیت دوربینهای فراپادمانی آژانس بینالمللی انرژی اتمی در ایران نیز گفت: پاسخ ایران قاطع و متناسب بود. اگر در مسیر مذاکرات همکاری ببینیم متناسب با آن پاسخ میدهیم. خطیبزاده درباره سفر گروسی به تهران نیز گفت: مراودات ایران و آژانس در چهارچوب فنی ادامه دارد. هر تحولی دستور کاری دارد. اگر میخواهد در چهارچوب مدیرکل بیاید دستور کاری میخواهد، ولی اگر بخواهد بهعنوان توریست بیاید میتواند بیاید.
اعتراض روسیه به سه کشور اروپایی و امریکا
چرا با قطعنامه ضدایرانی توافق را در خطر قرار میدهید؟
نماینده روسیه در سازمانهای بینالمللی واقع در وین در توئیتی بحران ایجاد شده بر سر دوربینهای آژانس اتمی در ایران را «دستساز» خواند. به گزارش ایسنا، میخائیل اولیانوف، نماینده روسیه در سازمانهای بینالمللی واقع در وین نوشت: «بحران بر سر دوربینهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی «دستساز» است. صادقانه نمیتوانم درک کنم که چرا شرکتکنندگان غربی در مذاکرات وین بر سر برجام تصمیم گرفتهاند که با قرار دادن قطعنامه بر سر ایران روی میز شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی مذاکرات را بیشتر در معرض خطر قرار بدهند.»
اعتراض مقامات کشورهای مختلف به رویه مخرب غرب علیه کشورمان به روسیه ختم نمیشود. چین هم قبلاً با اقدامات امریکا و سه کشور اروپایی برای تحت فشار قرار دادن ایران از طریق اعمال فشار بر شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی به منظور تصویب قطعنامه مخالت کرده بود.
«ژائو لیجیان» سخنگوی وزارت خارجه چین گفته بود: «چین با اقدامات کشورهای مربوطه برای تحت فشار قرار دادن ایران از طریق فشار بر شورای حکام آژانس برای تصویب قطعنامه مخالف است. واقعیت ها بارها و بارها نشان داده که فشار نمیتواند هیچ مشکلی را حل کند، بلکه تنها تنش را تشدید و اوضاع را پیچیده میکند. گفتوگوها در مورد از سرگیری پایبندی به برجام در حال حاضر در مقطعی حیاتی قرار دارد. حرکات تقابلی در شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی تنها همکاری بین ایران و آژانس را تضعیف کرده و روند مذاکرات را مختل میکند.» گفتنی است قطعنامه سیاسی شورای حکام با رأی مخالف روسیه و چین و رأی ممتنع هند، پاکستان و لیبی روبهرو شده بود.
چهار ماه بعد از تیر 1398 که خبر مرگ آمانو منتشر شد آژانس که اکنون گروسی به صندلی مدیر کلی آن تکیه زده رویهای جدید، سیاسی و ضدایرانی را پی گرفت و در گزارش فصلی خود به شورای حکام، ادعاهای صهیونیستها را تکرار کرد. این رویکرد مخرب از همان زمان تاکنون ادامه داشته و حتی همکاریهای مبتنی بر حسن نیت ایران نیز باعث نشد تا آژانس از تکرار ادعاهای خود و همچنین طراحیهای سیاسی و غیرسازنده علیه کشورمان دست بردارد.
مداخله گروسی در موضوعات بیارتباط
حرکت گروسی در این مسیر تاکنون منجر به دو قطعنامه شورای حکام در سالهای 1399 و 1401 شده است. این اتفاقات البته نتوانسته منجر به تحقق اهداف سناریوی ضدایرانی آژانس علیه کشورمان شود. اقدام متقابل و هوشمندانه ایران در روزهای اخیر و از دسترس خارج کردن دوربینهای فراپادمانی این پیام را صادر کرد که ایران زبان زور طرفهای مقابل را تحمل نخواهد کرد. پس از کاهش تعهدات داوطلبانه ایران، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در گفتوگو با شبکه خبری سی ان ان مدعی شد: برداشتن ۲۷ دوربین و سامانههای نظارتی از تأسیسات هستهای ایران نگرانکننده است.
او همچنین در ادامه پا از گلیم خود فراتر گذاشت و مدعی شد: «تنها راهی که ایران بتواند جلب اعتماد کند و اقتصاد خود را به جلو ببرد، اجازه به بازرسان آژانس (انرژی اتمی) است تا آنها بتوانند به فعالیتشان بپردازند.» وی به عنوان مدیر کل یک نهاد فنی در حالی به مسائل غیر مرتبط با مسئولیت خود ورود کرده است که چند روز قبل از قطعنامه شورای حکام نیز به سرزمینهای اشغالی سفر کرده و با مقامات صهیونیست درخصوص پرونده هستهای ایران گفتوگو کرده بود. این اقدامات و صحبتها بیش از پیش نشاندهنده سیاسیکاری گروسی و نقشآفرینی منفی آژانس برای کسب امتیازات فرابرجامی در جریان مذاکرات وین است.
واکنش ایران به آژانس
این سخنان مدیرکل آژانس باعث شد تا وزارت خارجه به آن واکنش نشان دهد. سخنگوی وزارت خارجه کشورمان ابتدا با اشاره به سفر گروسی به رژیم صهیونیستی گفت: «جای تأسف است مدیرکل آژانس به عنوان کارگزار آژانس این ساختار را در اختیار چنین رژیم قانونگریزی قرار دهد. یعنی توسط کارگزار، ساختار را به سخره گرفته و آن را به چالش کشیده است. این یعنی دستاوردهای نظام بینالملل در حوزه پادمانی توسط خود مدیرکل بیاعتبار شده است. فکر میکنم پیام این سفر مثل هر اقدام غیردپیلماتیک دیگر روشن است. مدیرکل باید نگران بیطرفی و استقلال باشد. طبق بند F ماده هفت اساسنامه آژانس وظیفه قطعی در این زمینه داشته و در زمان غلط و جای غلط افراد غلط را ملاقات کرده است. مطمئنم به اعتبار آژانس در چشم همه ضربه بدی زده است و پاسخ ما داده شده و امیدواریم ایشان تصحیح رویه کند.» وی همچنین در ادامه درخصوص اظهارات اخیر گروسی در خصوص اقتصاد ایران گفت: «مشکل ما با برخی از اظهارات ایشان این است که ایشان فراتر از وظایف خودش اظهاراتی را میکند و دیروز در مصاحبه با یکی از رسانههای امریکایی مطالبی را درباره مسائل داخلی و اقتصاد ایران مطرح کرد که به نظرم تصور ایشان از جایگاه خودش غلط است. مدیرکل آژانس را دعوت میکنم که به مسائل فنی و وظایفش توجه کند. اگر گزارش شتابزده و اظهارات سیاسی ایشان نبود، شاید الان جایگاه آژانس در راستیآزمایی بهتر بود.» این سخنان نشان میدهد ایران نیز رویهای جدید در قبال رویکرد غیرسازنده آژانس اتخاذ کرده است تا کشورهای غربی بدانند تنها با زبان احترام و دیپلماسی میتوانند با ایران تعامل داشته باشند.
سخنگوی وزارت خارجه ایران درباره توقف فعالیت دوربینهای فراپادمانی آژانس بینالمللی انرژی اتمی در ایران نیز گفت: پاسخ ایران قاطع و متناسب بود. اگر در مسیر مذاکرات همکاری ببینیم متناسب با آن پاسخ میدهیم. خطیبزاده درباره سفر گروسی به تهران نیز گفت: مراودات ایران و آژانس در چهارچوب فنی ادامه دارد. هر تحولی دستور کاری دارد. اگر میخواهد در چهارچوب مدیرکل بیاید دستور کاری میخواهد، ولی اگر بخواهد بهعنوان توریست بیاید میتواند بیاید.
اعتراض روسیه به سه کشور اروپایی و امریکا
چرا با قطعنامه ضدایرانی توافق را در خطر قرار میدهید؟
نماینده روسیه در سازمانهای بینالمللی واقع در وین در توئیتی بحران ایجاد شده بر سر دوربینهای آژانس اتمی در ایران را «دستساز» خواند. به گزارش ایسنا، میخائیل اولیانوف، نماینده روسیه در سازمانهای بینالمللی واقع در وین نوشت: «بحران بر سر دوربینهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی «دستساز» است. صادقانه نمیتوانم درک کنم که چرا شرکتکنندگان غربی در مذاکرات وین بر سر برجام تصمیم گرفتهاند که با قرار دادن قطعنامه بر سر ایران روی میز شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی مذاکرات را بیشتر در معرض خطر قرار بدهند.»
اعتراض مقامات کشورهای مختلف به رویه مخرب غرب علیه کشورمان به روسیه ختم نمیشود. چین هم قبلاً با اقدامات امریکا و سه کشور اروپایی برای تحت فشار قرار دادن ایران از طریق اعمال فشار بر شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی به منظور تصویب قطعنامه مخالت کرده بود.
«ژائو لیجیان» سخنگوی وزارت خارجه چین گفته بود: «چین با اقدامات کشورهای مربوطه برای تحت فشار قرار دادن ایران از طریق فشار بر شورای حکام آژانس برای تصویب قطعنامه مخالف است. واقعیت ها بارها و بارها نشان داده که فشار نمیتواند هیچ مشکلی را حل کند، بلکه تنها تنش را تشدید و اوضاع را پیچیده میکند. گفتوگوها در مورد از سرگیری پایبندی به برجام در حال حاضر در مقطعی حیاتی قرار دارد. حرکات تقابلی در شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی تنها همکاری بین ایران و آژانس را تضعیف کرده و روند مذاکرات را مختل میکند.» گفتنی است قطعنامه سیاسی شورای حکام با رأی مخالف روسیه و چین و رأی ممتنع هند، پاکستان و لیبی روبهرو شده بود.
دیگه چه خبر؟
جلیلی موافق خروج از NPT بود یا ظریف؟!
خبر اول اینکه، تسنیم در مصاحبهای با یک منبع آگاه که نخواست نامش فاش شود، نسبت به موجسواری رسانههای زنجیرهای اصلاحطلب بر یک دروغ واکنش نشان داد. این خبرگزاری در گزارشی نوشت: انتشار غیررسمی برخی روایتها از جلسه اخیر مجمع تشخیص مصلحت نظام که با محوریت بررسی وضعیت برنامه هستهای کشورمان برگزار شد، برخی از اهالی رسانه و همچنین افکار عمومی را با چند شبهه مواجه کرده است. یکی از مهمترین اخباری که درباره این جلسه منتشر شده، ادعای سخنرانی دکتر سعید جلیلی درباره خروج ایران از معاهده NPT است که دستاویز بسیاری از رسانهها نیز قرار گرفته است؛ تا جایی که روزنامه سازندگی در شماره دوشنبه خود از درگیری و جدل علی لاریجانی با سعید جلیلی بر سر این مسأله خبر داده است.
با این حال، یک منبع آگاه در گفتوگو با تسنیم اعلام کرد که اساساً چنین مطلبی از سوی دکتر جلیلی در این جلسه مطرح نشده و اساساً سعید جلیلی به خروج از NPT اعتقاد ندارد و حتی چند سال پیش و زمانی که محمدجواد ظریف بهصورت رسانهای، طرف غربی را تهدید به خروج از این معاهده کرد، نظر کارشناسی خود را مخالف این اقدام عنوان کرد. این منبع آگاه تأکید کرد که خبر سخنرانی جلیلی برای خروج از NPT کاملاً دروغ و غیرواقعی است و اساساً چنین مسألهای از سوی وی، نه در این جلسه و نه در هیچ جلسه دیگری بیان نشده است. وی همچنین تأکید کرده که در حال حاضر، حتی خروج دفعی از برجام هم – بهدلیل ساختار بسیار دقیق حقوقی و ضدایرانی این توافق - منافع ملی ایران را تأمین نمیکند و باید رویکردی هوشمندانه نسبت به آن داشت.
رجانیوز تبرئه شد
دست آخر اینکه، هیأت منصفه دادگاه مطبوعات به اتفاق آرا مطلب رجانیوز با عنوان «هشت سال عبرت کافی نیست؟» را حاوی اهانت به مرجعیت تشخیص نداد. پیش از این در آبان 1400 با پیگیری برخی اعضای هیأت نظارت بر مطبوعات، جلسه اضطراری این هیأت پس از ۱۰ سال و با موضوع رسیدگی به نقد رجانیوز پیرامون مواضع آیتالله صافی گلپایگانی تشکیل شد که طی آن، این پایگاه خبری تذکری کتبی با درج در پرونده دریافت کرد و پرونده این رسانه با رأی اکثریت اعضای هیأت نظارت برای رسیدگی بیشتر به دادگاه ارسال شد. روز گذشته اما با اعلام نتیجه دادگاه، رجانیوز از اتهام توهین به مرجعیت تبرئه و پرونده مختومه اعلام شد.
خبر اول اینکه، تسنیم در مصاحبهای با یک منبع آگاه که نخواست نامش فاش شود، نسبت به موجسواری رسانههای زنجیرهای اصلاحطلب بر یک دروغ واکنش نشان داد. این خبرگزاری در گزارشی نوشت: انتشار غیررسمی برخی روایتها از جلسه اخیر مجمع تشخیص مصلحت نظام که با محوریت بررسی وضعیت برنامه هستهای کشورمان برگزار شد، برخی از اهالی رسانه و همچنین افکار عمومی را با چند شبهه مواجه کرده است. یکی از مهمترین اخباری که درباره این جلسه منتشر شده، ادعای سخنرانی دکتر سعید جلیلی درباره خروج ایران از معاهده NPT است که دستاویز بسیاری از رسانهها نیز قرار گرفته است؛ تا جایی که روزنامه سازندگی در شماره دوشنبه خود از درگیری و جدل علی لاریجانی با سعید جلیلی بر سر این مسأله خبر داده است.
با این حال، یک منبع آگاه در گفتوگو با تسنیم اعلام کرد که اساساً چنین مطلبی از سوی دکتر جلیلی در این جلسه مطرح نشده و اساساً سعید جلیلی به خروج از NPT اعتقاد ندارد و حتی چند سال پیش و زمانی که محمدجواد ظریف بهصورت رسانهای، طرف غربی را تهدید به خروج از این معاهده کرد، نظر کارشناسی خود را مخالف این اقدام عنوان کرد. این منبع آگاه تأکید کرد که خبر سخنرانی جلیلی برای خروج از NPT کاملاً دروغ و غیرواقعی است و اساساً چنین مسألهای از سوی وی، نه در این جلسه و نه در هیچ جلسه دیگری بیان نشده است. وی همچنین تأکید کرده که در حال حاضر، حتی خروج دفعی از برجام هم – بهدلیل ساختار بسیار دقیق حقوقی و ضدایرانی این توافق - منافع ملی ایران را تأمین نمیکند و باید رویکردی هوشمندانه نسبت به آن داشت.
رجانیوز تبرئه شد
دست آخر اینکه، هیأت منصفه دادگاه مطبوعات به اتفاق آرا مطلب رجانیوز با عنوان «هشت سال عبرت کافی نیست؟» را حاوی اهانت به مرجعیت تشخیص نداد. پیش از این در آبان 1400 با پیگیری برخی اعضای هیأت نظارت بر مطبوعات، جلسه اضطراری این هیأت پس از ۱۰ سال و با موضوع رسیدگی به نقد رجانیوز پیرامون مواضع آیتالله صافی گلپایگانی تشکیل شد که طی آن، این پایگاه خبری تذکری کتبی با درج در پرونده دریافت کرد و پرونده این رسانه با رأی اکثریت اعضای هیأت نظارت برای رسیدگی بیشتر به دادگاه ارسال شد. روز گذشته اما با اعلام نتیجه دادگاه، رجانیوز از اتهام توهین به مرجعیت تبرئه و پرونده مختومه اعلام شد.
سؤال دوستانه از بغداد
اظهارات غیرسازنده فؤاد حسین به نفع کیست؟
گروه سیاسی/ امنیت همواره خط قرمز جمهوری اسلامی ایران در ارتباط با همه کشورهای منطقه بوده است، بهطوری که ایران به صراحت این مهم را به عنوان سیاست اعلامی خود بیان کرده است. از همین رو نمیتوان انتظار داشت اقدامات ضدامنیتی علیه کشورمان در همسایگی جمهوری اسلامی ایران طراحی شود و تهران با بیتفاوتی از کنار آن عبور کند. مسائل امنیتی از چنان جایگاهی برخوردار است که ایران نمیتواند این اقدامات را از خاک دولتی ثالث حتی در کشور عراق به عنوان همسایهای نزدیک، دوست و مورد احترام نادیده بگیرد. سخنان اخیر وزیر خارجه این کشور که تصمیم گرفته با ادبیاتی جدید با ایران سخن بگوید، نشان میدهد با وجود روابط دوستانه دو کشور فؤاد حسین از فهم این خط قرمز کشور همسایه خود ناتوان بوده است. وی که با یک شبکه مصری گفتوگو کرده است، در سخنانی ایران را متهم به دخالت در این کشور کرده است. وزیر خارجه عراق همچنین پیشتر نیز ادعاهایی در ارتباط با حمله ایران به مقر موساد مطرح کرده بود. در همین خصوص سخنگوی وزارت خارجه کشورمان درباره اظهارات وی که گفته بود ایران شواهد ملموسی درباره استفاده موساد از مکانی که در اربیل مورد هدف قرار گرفته در اختیار عراق قرار نداده و هیچ مدرکی در این زمینه ارائه نکرده است، گفت: «به دوستان در عراق توصیه میکنیم که مراقبت کنند مرزهای جغرافیایی و کشورشان مورد سوءاستفاده طرفهای یاغی برای اقدامات ضدامنیتی علیه دوستشان ایران و مردم ایران قرار نگیرد. بیش از آنچه لازم دارند به آنها اطلاعات داده شده است. آن رژیم یاغی هم میداند در عراق و در برخی مرزها چه میکرده است. من از این تریبون بارها به دوستان در عراق تذکر و هشدار دادم آن حمله یک جراحی کوچک بود که دقیق به هدف هم اصابت کرد.» به نظر میرسد با توجه به ثابت شدن آن که ایران همواره از ثبات، امنیت و تمامیت ارضی عراق حمایت کرده و حسن نیت خود را نشان داده است، این کشور نیز باید با مسئولیتپذیری نسبت به اخراج گروههای معاند، ضدانقلاب و نیروهای صهیونیستی اقدام نماید. ناگفته پیداست تکرار اقدامات خرابکارانه دشمنان ایران با سوءاستفاده از اقلیم کردستان واکنشی مشابه گذشته یعنی هدف قراردادن مقرهای صهیونیستی را به همراه خواهد داشت.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
چشماندازی برای صهیونیستها وجود ندارد
-
پای درازتر از گلیم دبیرکل
-
دیگه چه خبر؟
-
اظهارات غیرسازنده فؤاد حسین به نفع کیست؟
اخبارایران آنلاین